علمدار بصیرت 5: بحران هسته ای
شرح واقعه
انرژی هسته ای، یکی از مهمترین مسائل نظام اسلامی پس از انقلاب بوده و هنوز هم هست.
در اواخر دهه هفتاد شمسی، بر اثر عملکرد محتاطانه دیپلماسی هستهای دولت اصلاحات و ترس بسیاری از نمایندگان مجلس از ادامه شرایط تحریم، ایران به ناچار تعلیق فعالیتهای نوپای هسته ای خود را پذیرفت.
این اعتمادسازی یکطرفه در حالی بود که نه تنها چیزی نصیب ایران نشد بلکه روز به روز بر اتهامات و فشار بر آن نیز افزوده میشد و عملاً شخصیت نظام اسلامی زیر سؤال رفت.
بنیامین نتانیاهو: یک ایران هستهای، تهدیدی بالفعل برای اسرائیل و بقیه جهان است. ما موظفیم از دستیابی ایران به سلاح هستهای ممانعت نماییم. این وظیفه همه جهان است اما بالاتر از همه، وظیفه ماست.
امام خامنه ای
در همین قضیهی هستهای، آن وقتی که ما با اینها همراهی کردیم و عقبنشینی کردیم - البته برای ما تجربهای بود، اما این واقعیت است - اینها جلو آمدند؛ اینقدر جلو آمدند که من در همین حسینیه گفتم اگر بنا باشد که این روال از سوی آنها ادامه پیدا کند، من خودم وارد قضیه خواهم شد؛ و وارد قضیه شدم؛ ناچار شدیم؛ اینها کار ما نیست.
«بیانات در دیدار کارگزاران نظام 1391/5/3»
تدبیر
از همان ابتدا رهبر ما، دولت وقت را به ایستادگی و زیر بارِ زور نرفتن توصیه میکرد، اما گویا گوش ناشنوایی در کار بود. با ادامه فشارها و دادن امتیازهای فراوان، بوی بیراهه در مسیر حرکت نظام پیچید و رهبر شجاع ما مستقیما وارد جریانات هسته ای شد و با مشخص کردن سیاستهای نظام، دستور به شکست تعلیق فعالیتهای هستهای داد. ایشان تعمداً دستور داد که رفع تعلیق در همان دولت اصلاحات که تعلیق در آن انجام شده بود، صورت گیرد. نتیجه ورود رهبری به ماجرای هسته ای، خودکفایی ایران در دانش هسته ای و قرار گرفتن در موضع قدرت نسبت به غرب بود.
این مقاومت رهبری و ملت ایران در روز 20 فروردین 1385 با اعلام دستیابی به چرخه سوخت هسته ای با غنای 3/5 درصد به بار نشست و ایران جز 10 کشور دارای فناوری سوخت هسته ای قرار گرفت.