من دیپلمات نیستم آقای مطهری
من دیپلمات نیستم، من انقلابیام؛ حرف را صریح و صادقانه میگویم. (امام خامنه ای)
از اینکه آیا این نظرِ شورای نگهبان مطابقِ میلِ تمام گروهها و افراد است به سرعت عبور میکنیم، که نه جای بحثِ آن در این مقالِ کوتاه است و نه عقلاً و منطقاً امکان چنین امری وجود دارد. بحثِ ما اینجاست که پس از اعلام نظرِ شورای مذکور – که با درایتِ بنیانگذارِ انقلاب اسلامی به منظور حفاظت از اصول اسلامی و مفادِ قانون اساسی ایجاد گردیده است – وظیفهی همگان تمکین به نظراتِ آن است؛ حتی در صورت عدم تطابق با نظرات شخصی. این واقعیتی است که بارها و بارها نیز مورد تأکید امام خمینی (ره) و امام خامنهای (حفظهالله) قرار گرفته است.
جناب آقای مطهری آیا درست است زمانی که کشور نیازمند آرامش برای خلق یک حماسه یعنی برگزاری انتخاباتی پر شور را دارد، شما صحبتهایی می کنید که ....، تنها می توانم بگویم که باعث تاسف است.شاید شما سخنان امام خامنه ای را نشنیدید که فرمودند: «پاسداری از جایگاه شورای نگهبان وظیفه مسئولین است»
اما امروز شاهد اعتراض علنی دو دسته به نظر شورای نگهبان هستیم. گروه اول حامیان آقای مشایی و بالاخص شخص آقای احمدی نژاد که رد صلاحیت وی را نشانه مظلومیت او می دانند.
دسته دوم که حامیان و سینه چاکان آقای هاشمی که عدم حضور وی را در عرصه انتخابات مانع تحقق حماسه سیاسی می دانند. هر دو، در ظاهر طلبِ امتداد از «رهبری عزیز» را دارند و خود را «حامیانِ ولایت» قلمداد میکنند، و هر دو دسته هدف مشترکی دارند. بعضی می گویند:«در فصلی که مدعیان دفاع از ولایت در باتلاق تحجر و جهل فرو رفته و ناکارآمدی دوستان نادان در میدان دفاع از ولایت، بیش از همیشه عیان شده است، ولایت فقیه بهترین مدافعان خود را خواهد یافت؛ دوستانی دانا، با گفتمانی شریف و ادبیاتی افتخارآمیز. مردان و زنانی که معتقدند شیرینی ولایت فقیه را باید به اهالی ونک به بالا نیز چشاند ... به فرموده رهبری عزیز، جمهوری اسلامی حکومت عدالت و تقواست و این دو پایههای مشروعیت این هندسه الهی است.» و آنگونه که مشایی گفته:«مملکتی که ولی فقیه دارد، ظلم را برنمیتابد و ما از این مسیر، حقمان را خواهیم گرفت.» ولایت فقیه، بهشت است. درب این بهشت را اگر به رویمان هم ببندند، گوییم یا علی (ع) و ز دیوار میرویم!»
علی مطهری در آخرین شاهکارش نامهای سراسر توهین در اعتراض به رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی خطاب به رهبر انقلاب نوشته است. در آغازِ این نامه آمده است: «این رد صلاحیت که با دو دلیل ناموجه ناتوانی جسمی و نقش داشتن در فتنه سال88 انجام شده است، آسیب جدی به انتخابات آینده وارد خواهد کرد و حماسه سیاسی مورد نظر جنابعالی را محقق نخواهد ساخت.» هر فرد با بصیرت و آگاهی، بلافاصله با خواندنِ این نامه به یادِ نامهی بدونِ سلام هاشمی در سال 88 به رهبر انقلاب میافتد. مطهری پس از این عبارتِ تهدیدگونه، در توهینی آشکار به امامِ امت و نیز شورای نگهبان نگاشته است: «حدس قوی دارم که اگر امام خمینی هم، به فرض حیات، با نام مستعار در انتخابات شرکت میکردند صلاحیتشان رد میشد؛ چون ایشان هم گاهی انتقاداتی داشتند.» این همان فردی است که خود را مروج خط امام میدانسته است.
وی در ادامهی نامهی خود ضمن آنکه رد صلاحیت هاشمی را مانع «شور و شوق و امید مردم برای شرکت در انتخابات» میداند، جسارت خود را کامل میکند و راه حل خود برای این مشکل(!) را اینگونه هتاکانه مطرح میکند: «پیشنهاد میکنم با حکم حکومتی در تأیید صلاحیت ایشان زمینه تحقق حماسه سیاسی مورد نظر آن رهبر عزیز را فراهم آورید. محذور احتمالی لزوم اقدام مشابه درباره آقای مشایی موجه به نظر نمیرسد. زیرا قیاس این دو با هم قیاس معالفارق است و رد صلاحیت به دلیل داشتن گرایشهای فکری غیر اسلامی کارِ درستی است، اما رد صلاحیت به دلیل منتقد بودن کار نادرستی است. اولی مشمول حکم حکومتی نمیشود و دومی مشمول میشود.» مطهری در این بخش از نامه، هم خود را به جای اعضای شورای نگهبان گذارده و دلایل رد صلاحیت این دو نفر را بررسی کرده و م خود را در نقشِ رهبری فرض کرده و دلایل صدور حکم حکومتی را بیان میکند.علی مطهری حداقل باید از پدر بزرگوارش شرم کند.
در اینجا مطلب خود را با سخنی از امام خمینی (ره) به پایان می رسانم.
امام راحل(ره) فرمودند: من به این آقایان هشدار میدهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان امری خطرناک برای کشور و اسلام است.
عرض سلام.
مطلب شما در سرویس وبلاگستان 8دی منتشر شد.
لینک مطلب شما در 8دی :
http://blog.8dey.ir/36709/
.....................................
با لینک کردن و قرار دادن بنر تبلیغاتی سرویس وبلاگستان 8دی در وبلاگ خود ما را یاری نمایید.
در صورت تمایل پس از بروزرسانی ما را مطلع سازید.