Uncontained Documentary
گزارشی از چگونگی فروپاشی یکی از بزرگ ترین و پیچیده ترین سامانه های دفاعی در جنگ 8 روزه
تیر خلاص بر ادعای آهنین رژیم صهیونیستی!
روزی که حیفا، ریخرون یعکوف، بنیامینا، صفد و... از موشک های حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه سال 2006 به لرزه در آمد و اشغالگران فلسطین را از ترس مقاومت به پناه گاه ها کشاند، زنگ خطر پایان هژمونی خودساخته رژیم غاصب صهیونیستی برای صهیونیست ها به صدا در آمد. هژمونی ای که خدشه دار شده بود و وحشتی که بر سرزمین های اشغالی سایه انداخته بود، سران رژیم اشغالگر قدس را بر آن داشت تا چاره ای بیندیشند و برای بازگشت آرامش حداقلی به میان شهرک نشینان صهیونیست، کاری کنند که «عمیر پرتس»، وزیر وقت جنگ رژیم صهیونیستی اعلام کرد، کمپانی صهیونیستی «رافائل» که تولیدکننده تجهیزات نظامی است، برای مقابله با تهدیدات آینده یک سپر دفاع موشکی جدید خواهد ساخت. چهار سال پس از وعده «عمیر پرتس» در ماه مارس 2011 خبری از بی بی سی فارسی رسید که رژیم صهیونیستی سپر دفاع موشکی به نام «گنبد آهنین» را برای مقابله با موشک های کوتاه برد راه اندازی کرده است. سایت بی بی سی در مورد نحوه عملکرد گنبد آهنین چنین می نویسد:
موشک یا گلوله توپ را که دشمن شلیک می کند، توسط رادار ردگیری و داده های آن به واحد مدیریت و هدایت نبرد مخابره می شود، پس از تحلیل داده ها، مختصات هدف به واحد شلیک موشک ارسال می شود، آن وقت موشکی به سمت موشک پرتاب شده دشمن شلیک و آن را منهدم می کند.
رویترز نیز درباره هزینه های استقرار این سامانه می نویسد: گنبد آهنین بخشی از یک سیستم گسترده دفاع موشکی بر فراز اسرائیل است که چندین میلیارد دلار برای برپایی آن هزینه شده است. برای استقرار این سامانه سپر موشکی، آمریکا بیش از 200 میلیون دلار به اسرائیل کمک مالی کرده است، ولی با این حال هنوز نگرانی هایی از بابت هزینه ساخت و استقرار آن وجود دارد، چرا که هزینه برپا کردن هر سکوی عملیاتی گنبد آهنین، 50 میلیون دلار است. این سیستم دفاعی برای ردیابی راکت ها از رادار استفاده می کند و سپس دو موشک رهگیر را برای انهدام آنان شلیک می نماید. هزینه ساخت هریک از موشک های رهگیر به نام «تامیر»، حدوداً 60 هزار دلار است، اما طولی نکشید که آرامش دروغینی که رژیم صهیونیستی به کمک غول رسانه خود درباره این سپر موشکی ایجاد کرده بود از هم فرو پاشید و فقط هزینه های گزاف برای رژیم صهیونیستی و آمریکا که با بحران های اقتصادی روبه رو هستند به جا گذاشت، به طوری که تنها در طول سه روز ابتدایی جنگ غزه، حدود 29 میلیون دلار خرج موشک های رهگیر روی دست این رژیم ماند و موشک های نیروهای مقاومت یکی پس از دیگری در قلب سرزمین های اشغالی فرود آمد و به تدریج ناکارآمدی آن از سوی رسانه های جهانی و رژیم صهیونیستی آشکار شد.
مراحل پرتاب سامانه موشکی "گنبد آهنین"
ابتدا شبکه تلویزیونی «المنار» گزارش داد که اصابت موشک های مبارزان فلسطینی به تل آویو، مقامات رژیم صهیونیستی را سردرگم کرده است و پس از آن شبکه «المیادین» لبنان با «الیاس مطران» درباره موشک های نیرو های مقاومت مصاحبه ای ترتیب داد، این عضو کنگره ملی عربی گفت: «گنبد آهنین رژیم صهیونیستی در برابر موشک های گروه های مقاومت فلسطینی فلج شده است و بسیاری از کارشناسان، این گنبد آهنین را گنبدکاغذی توصیف کرده اند.» وی درباره پاسخ قاطع مقاومت به حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه گفت: «موشک های گروه های مقاومت فلسطینی عمق اراضی اشغالی فلسطین را هدف قرار داده است و باید به این حادثه بزرگ توجه داشته باشیم که گنبد آهنین رژیم صهیونیستی در برابر موشک های مقاومت ناتوان است.»
پس از آن بود که رسانه های غربی نیز ناچار شدند تا حداقل گوشه ای از اقتدار نیروهای مقاومت و ناکارآمدی گنبد آهنین صهیونیست ها را برای برهم نخوردن ژست بی طرفی خود در اخبار خود بگنجانند. شبکه تلویزیونی بی بی سی گزارش داد که در تل آویو، آژیر هشدار به صدا درآمد تا مردم این شهر از بیم موشک هایی که پرتاب می شوند، برای خود جان پناهی پیدا کنند. این شبکه در گزارش خود آورد تل آویو که با ثروت زیاد و کافه های خاصش معروف شده است با کمال ناباوری شاهد فرو ریختن حباب امنیتی اش (گنبد آهنین) است. همچنین خبرنگار شبکه تلویزیونی «فرانس بیست وچهار» هم در گزارشی از تل آویو اعلام کرد: «ساکنان این شهر از بیم راکت های حماس به زیرزمین های منازل شان پناه برده اند. خیابان ها، رستوران ها و قهوه خانه های تل آویو کاملاً خالی است و مردم به ندرت از منازل شان خارج می شوند.»
اما آنچه پس از امضای آتش بس توسط نیروهای مقاومت از موضع قدرت در رسانه های دنیا درباره گنبد آهنین رژیم غاصب صهیونیستی مطرح است، سخن از نقطه ضعف های گنبد آهنین نیست، بلکه باید موشک های نیروهای مقاومت در جنگ هشت روزه را تیر خلاص بر ادعای چندین میلیاردی صهیونیست ها در این پروژه بی خاصیت دانست، چرا که پیش از این در سال 2011، هفت راکت از نوار غزه شلیک شد و گنبد آهنین فقط شش راکت را هدف قرار داد و یک راکت باقی مانده در داخل سرزمین های اشغالی فرود آمد و یک نفر را کشت. ژنرال «درون گاویش» فرمانده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در واکنش به این اتفاق گفت که مسئولان هیچ گاه مدعی نشده اند که گنبد آهنین یک «سامانه جادویی» است.»(!) همچنین، پس از ترور «زهیر القیسی» از رهبران غزه، هجمه شدید راکتی علیه سرزمین های اشغالی آغاز شد. گنبد آهنین علیه 71 مورد از این راکت ها عمل کرد، اما فقط توانست 56 مورد از آنها را مورد اصابت قرار دهد، اما رسوایی مفتضحانه برای این ادعا، نفوذ پهپاد ایوب به حریم هوایی رژیم صهیونیستی بود که بیش از پیش اثرگذاری گنبد آهنین را زیر سوال برد تا آن جا که خود صهیونیست ها و رسانه های وابسته به آن ها به این مسئله اعتراف کردند که گنبد آهنین قادر به حفاظت کامل از سرزمین های اشغالی در صورت راکت باران شدید و مستمر دشمن نیست و همچنین قدرت رهگیری گلوله های دارای برد بسیار کوتاه را ندارد.
در این باره یک افسر ارتش رژیم صهیونیستی در اظهاراتی با اشاره به اینکه سقوط قریب به 60 فروند موشک در شهرک های صهیونیستی قابل تحمل نیست، تأکید کرد: «نیروهای مقاومت در شکستن گنبد آهنین موفق عمل کردند.»
سایت صهیونیستی «دبکا» نیز در گزارشی اعلام کرد: «پاسخ همزمان نیروهای مقاومت به حمله اخیر، محاسبات اسرائیل را به هم ریخته است و موضوعی بسیار خطرناک محسوب می شود.»
سایت بی بی سی نیز با اشاره به توان نیروهای مقاومت برای هدف قرار دادن تل آویو نوشت: «ظاهراً رزمندگان فلسطینی در غزه، اکنون راکت های پیشرفته تری در زرادخانه خود دارند که با استفاده از آنها توانستند در سه روز اول آغاز درگیری شهر تل آویو را چندین بار هدف حمله قرار دهند.»
در مجموع و درباره توانایی رژیم صهیونیستی در جلوگیری از حملات مقاومت علیه شهرهای این رژیم باید گفت؛ جنگ هشت روزه غزه همه هیمنه این رژیم را درهم شکست و رژیم صهیونیستی این بار در هشت روز شکست خورد و آتش بس حاکم شد، بدون شک همه آنچه در دفاع هشت روزه نیروهای مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی رخ داد را می توان در اظهارات سردار وحیدی، وزیردفاع کشورمان یافت که گفت: از بین رفتن کامل هیمنه پوشالی این رژیم و فروریختن گنبد آهنین که پیشتر با ورود پهپاد حزب الله پایه های آن متزلزل شده بود، از مهم ترین دستاوردهای مقاومت مردمی در جنگ 8 روزه بود.
صبح صادق (شماره 557)-تهیه و تنظیم: سیدفخرالدین موسوى
تروریسم سایبری که این روزها وارد چهارمین دهه عمر خود شده، اکنون چنان گسترش یافته که از سال ۲۰۱۲ به عنوان سال جهنمی در این زمینه نام برده و اینگونه اظهار میشود که در این فضا افراد با داشتن یک میلیارد دلار و کمتر از پنجاه نفر نیروی متخصص قادر خواهند بود یک کشور را از کار بیندازند.
این موضوع بر روی کشور ما نیز بیتاثیر نبوده و طی این مدت ایران نیز در فضای سایبری مورد حملات مختلف قرار گرفته و تلاشهایی شده است تا بخش های مختلفی مانند نفت، صنعت، بانک و... از کار افتاده و یا دچار اختلال شوند.
شمار حملات ریز و درشتی که در این زمینه صورت گرفته چنان وسیع بوده که وزیر ارتباطات زمانی شمار آنها را حتی تا ۱۴ هزار حمله ارزیابی کرده بود.
در این میان در شرایطی که هنوز مدت زیادی از حملاتی مانند فلیم (شعله آتش) و مینی فلیم نمیگذرد این روزها در فضای رسانهیی از حمله بدافزار جدیدی به نام ناریلام صحبت میشود. به همین بهانه برخی از مهمترین حملاتی که در فاصلهای نه چندان دور صورت گرفته را مورد مرور قرار دادهایم.
استاکسنت و حمله به بخش صنعتی
اواسط سال ۸۹ بود که رسانههای مختلف در سطح دنیا بحث حمله کرم جاسوسی به نام استاکسنت خبر داده و بر این نکته تاکید کردند که این کرم بخش صنعتی کشورها را مورد حمله قرار داده و برخی رایانههای ایران را هم تحت تاثیر قرار داده است. البته در همان دوره محسن حاتم - معاون وقت وزیر صنایع - با اشاره به اینکه هجوم کرم جاسوس استاکس نت به رایانههای ایرانی میتواند دارای دلایل اقتصادی یا سیاسی باشد، گفت: آلودگی به این کرم از حدود هشت ماه پیش در ایران آغاز شده و مشخص نیست چرا رسانههای بیگانه هماکنون این موضوع را مطرح میکنند.
وی عمده مراکز مورد تهاجم این کرم صنایع مربوط به بخش نفت و نیرو دانسته و از شناسایی IPهای آلوده و طراحی آنتی ویروس خبر داده بود.
البته این بدافزار کشورهای متعددی مانند هند، اندونزی و پاکستان را هم مورد حمله قرار داده بود.
گاوس و سیستم بانکی
ویروس گاوس را میتوان به عنوان یکی دیگر از حملات سایبری دانست که هدف اصلی آن کشورهای خاورمیانه بود. این ویروس که به عقیده بسیاری از کارشناسان جهان توسط همان طراحان استاکسنت طراحی شده بود قابلیت حمله به زیرساختهای اصلی کشورها را داشت.
این بدافزار در ۱۰ آگوست سال ۲۰۱۲ تحت خانواده تروجانها شناسایی و در اواسط سال ۲۰۱۱ به عنوان تروجان بانکی توسط مهاجمین مورد استفاده قرار گرفته و سیستمهای هدف این بدافزار، سیستمهای خانواده ویندوز ارزیابی شده بود.
در واقع این تروجان به منظور دستیابی به اطلاعات سیستمهای قربانی و سرقت اطلاعات اعتباری، پست الکترونیکی و شبکههای اجتماعی ایجاد شده بود و کارکرد آن به این شکل نبود که همه نوع اطلاعات قابل جمعآوری در آن ذخیره شود بلکه مشخصات سیستم استفاده شده و اطلاعات بانکی و اینترنتی مرورگر مورد علاقه این بدافزار بود.
شعله آتش در تجهیزات نفتی
اما در این مدت یکی از جدی ترین حملات سایبری حملهای بود که نسبت به تجهیزات نفتی کشورهای خاورمیانه صورت گرفت. این بدافزار که با نام فلیم (شعله آتش) به کشورهای مختلفی ارسال شده بود، پیچیدگیهای متعددی داشت و علاوه بر جاسوسی، یک ویروس مخرب به شمار میرفت.
نخست فلیم یا گاوس برای آلوده ساختن حداکثر تعداد ممکن قربانیان و جمعآوری حجم زیادی از اطلاعات مورد استفاده قرار میگیرند. پس از اینکه دادهها جمعآوری و بازبینی شدند، یک قربانی جالب توجه انتخاب شده و شناسایی میشود. سپس مینی فلیم بر روی سیستم قربانی منتخب نصب میشود تا به نظارت عمیقتر و جاسوسی دقیقتر ادامه دهد.
در این زمینه پیش از گزارش شرکت سیمانتک تصور میشد که ویروس "فلیم" تنها یک ابزار جاسوسی و سرقت اطلاعات بوده است اما ویکرام تاکور، سخنگوی شرکت سیمانتک گفت که این شرکت یکی از بخشهای ویروس "فلیم" را شناسایی کرده که میتواند فایلها را از کامپیوترها پاک کند و این بدان معنی است که ویروس "فلیم" میتواند به برخی از برنامههای مهم آسیب وارد کرده و اجرای آنها را مختل کند و حتی میتواند به طور کلی سیستم عامل را از کار بیندازد.
چند روز پس از انتشار اخبار مربوط به این بدافزار،مرکز ماهر مدعی شد که برای نخستین بار در دنیا، ابزار پاکسازی بدافزار Flame را تولید و به زودی از طریق سایت مرکز ماهر در اختیار کاربران قرار خواهد داد.
شعله آتش از جمله بدافزارهای پیچیدهای محسوب میشد که از طریق ۴۳ آنتی ویروس مختلف، امکان شناسایی این بدافزار وجود نداشت.
علاوه بر ایران در این حوزه، فلسطین، مجارستان، لبنان، استرالیا، سوریه، روسیه، هنگکنگ و امارات از جمله کشورهایی بودند که مورد هدف این بدافزار قرار گرفتند.
Madi
اواخر تیرماه امسال بود که یک ویروس که بیش از هشت ماه از شروع فعالیت آن میگذشت، شناسایی شد و اینگونه اعلام شد که حدود ۸۰۰ رایانه توسط این بدافزار آلوده شده است.
خبر انتشار این ویروس اولین بار توسط کسپرسکی اعلام شد که ادعا میکرد که این تروجان بیش از ۸۰۰ کامپیوتر را آلوده کرده و بیش از هشت ماه از شروع فعالیت آن میگذرد و مشخص نیست چرا یک بدافزار ساده که از مدتها قبل توسط شرکتهای معتبر آنتی ویروس شناسایی شده بود، در یک مقطع زمانی به طور گسترده تحت پوشش خبری قرار گرفته است.
ثبت اطلاعات صفحه کلید، عکس گرفتن از صفحه مانیتور در فواصل مشخص، عکس گرفتن در صورت استفاده از قبیل facebook، skype و یا Gmail، و ایجاد درهای پشتی جهت نفوذ و دسترسی مهاجم، ضبط، ذخیره و ارسال فایلهای صوتی از جمله کارکردهای این ویروس بود.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات درباره این بدافزارخطاب به کاربران گفته بود که از باز کردن ایمیلها و فایلهایی که از طریق کاربران ناشناخته برای آنها ارسال میشود خودداری کنند.
بررسیهای به عمل آمده بر روی نمونههای madi گویای آن بود که یک بدافزار ساده و کم هزینه بوده و در آن از هیچ آسیبپذیری خاصی جهت انتشار و آسیب رسانی به سیستم ها استفاده نشده است. لذا بر خلاف ادعاهای صورت گرفته مبنی بر مقایسه این بدافزار با تهدیداتی نظیر "فلیم" و در نظر گرفتن آن به عنوان یک تهدید هدفمند سایبری دور از ذهن بنظر میرسد.
مینی فلیم
اوایل مهر ماه امسال و در شرایطی که تنها چند ماه از انتشار بدافزارهایی مانند فلیم و گاوس میگذشت این بار بدافزاری با نام مینیفلیم جاسوسی خود را آغاز کرد.
در ارتباط با این بدافزار اینگونه اعلام شده بود که مینی فلیم در واقع شکلی جدید از بدافزار فلیم است که توسط حکومتها پشتیبانی میشود و بهطور خاص برای جاسوسی طراحی شده و جایی که کار فلیم تمام میشود این بدافزار آغاز به کار میکند.
در توضیحات کسپرسکی درباره مینی فلیم آمده بود: نخست فلیم یا گاوس برای آلوده ساختن حداکثر تعداد ممکن قربانیان و جمعآوری حجم زیادی از اطلاعات مورد استفاده قرار میگیرند. پس از اینکه دادهها جمعآوری و بازبینی شدند، یک قربانی جالب توجه انتخاب شده و شناسایی میشود. سپس مینی فلیم بر روی سیستم قربانی منتخب نصب میشود تا به نظارت عمیقتر و جاسوسی دقیقتر ادامه دهد.
بنا بر اعلام مرکز ماهر، احتمالا توسعه دهندگان MiniFlame کار خود را در سال ۲۰۰۷ آغاز کردهاند.
نکته دیگر آن که گفته می شد نرخ آلودگی این بدافزار به خصوص در مقایسه با گاوس و فلیم پایین بوده و تنها ۵۰ تا ۶۰ کامپیوتر در سراسر جهان توسط این بدافزار آلوده شدهاند. اما در این نوع حملات تمرکز برروی تعداد قربانیان نیست، بلکه بیشتر اهداف خاص مد نظر است.
و اما ناریلام
اما در آخرین خبرها، از ورود بدافزاری تازه با نام ناریلام صحبت میشود که البته مرکز ماهر در این باره بر این نکته تاکید دارد که این بدافزار در سال ۸۹ توسط مراکز و شرکتهای فعال در حوزه امنیت فناوری اطلاعات کشور شناسایی و گزارش شده است.
بررسیهای اولیه تا این لحظه نشان میدهد بدافزار فوق الذکر بر خلاف اخبار منتشر شده تهدید جدی سایبری نبوده بلکه یک بدافزار محلی است که احتمالا به منظور آسیب زدن به کاربران محصولات نرم افزاری شرکت خاص ایجاد شده است.
طراحی و پیادهسازی این بدافزار اثری از پیچیدگیهای یک حمله سایبری یا حتی بدافزارهای قدرتمند گروههای خرابکار سایبری را ندارد و بیشتر شبیه یک بدافزار آماتوری است. دامنه فعالیت این بدافزار و انتشار آن بسیار محدود بوده و تنها کاربران محصولات نرمافزاری سیستمهای مالی و حسابداری میتوانند نسبت به اسکن سیستم توسط آنتی ویروس بروز شده اقدام کنند.
البته با این وجود برخی از فعالان فضای مجازی در این زمینه بر این نکته اذعان داشتند که فارغ از اینکه آیا می توان گونه جدید ویروس ناریلام را یک بدافزار "ضد ایرانی" با اهداف سیاسی در نظر گرفت که با هدف حمله به زیرساختهای اطلاعاتی کشور تولید و منتشر شده و یا برعکس بزرگنمایی این ویروس در رسانهها را یک ترفند تجاری، تبلیغاتی یا رسانهیی تلقی کرد، مدیران شبکههای سازمانی کشور باید حداکثر توجه و هشیاری را در رعایت جوانب حفاظتی و امنیتی در شبکه به خرج دهند تا احتمال نفوذ این بدافزار و یا آلودگیهای ویروسی مشابه را به حداقل برسانند.
منبع: ایسنا
18آذر سالروز معرفی رژیم بعث عراق به عنوان آغازگر جنگ تحمیلی بهانه ای شد تا این بار موضوع مواضع دوگانه شورای امنیت را در برابر هشت سال دفاع مقدس و سایر تجاوزات و جنگ ها در جهان بررسی کنیم.
صدام با طمع رهبری جهان عرب و پر کردن خلأ قدرت در منطقه و به دست آوردن امتیازات از دست داده در قرارداد 1975 الجزایر وارد جنگ با ایران شد. وزارت خارجه عراق در 26 شهریور سال 1359 طی یادداشتی قرارداد 1975 الجزایر را لغو کرد و صدام در برابر دوربین تلویزیون عراق، آن را پاره نمود و در 31 شهریور سال 1359، به ایران حمله کرد.
با وجود مشخص بودن تجاوزکار، سازمان ملل به علت فشار ابرقدرت ها سال ها حق مسلم ایران را پایمال کرد تا اینکه پس از قبول قطعنامه 598 از سوی ایران گروه ناظر نظامی ایران ـ عراق ملل متحد (unimag) تشکیل شد. پس از 11 سال از آغاز جنگ (که سه سال پس از قبول قطعنامه 598 از سوی ایران است) با تلاش های پیگیر سیاسی مسئولان جمهوری اسلامی، حقانیت ایران در دفاع مقدس به اثبات رسید.
«خاویر پرز دکوئیار»، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد در 18 آذر سال 1370 طی یک گزارش رسمی به شورای امنیت، اعلام کرد که عراق در 31 شهریور 1359 به ایران حمله کرده است.این مسئله گرچه بسیار دیر اعلام شد، اما از پیروزی های مهمی است که در تاریخ کشورمان به عنوان حاشیه ای بر حماسه عظیم ملت ایران در دفاع مقدس هشت ساله خود، ثبت گردید.
مشابه تعرضاتی که دولت عراق در طول هشت سال جنگ تحمیلی به مقررات حقوق مخاصمات مسلحانه و بشر دوستانه نمود، چند سال بعد، در نقاط دیگری از جهان نیز اتفاق افتاد، شورای امنیت سیاست سکوت و بی تفاوتی را کنار گذاشت و سریعاً دست به کار شد و محاکم خاصی (نظیر یوگسلاوی و رواندا) را ایجاد کرد و متعرضان به مقررات آن حقوق را به پای میز محاکمه کشاند.
شدت جنایت هایی که دولت عراق در طول هشت سال جنگ تحمیلی مرتکب شد، به هیچ وجه از جنایت هایی که چند سال بعد در یوگسلاوی سابق و رواندا اتفاق افتاد، کمتر نبود، بلکه بیشتر نیز بود. حافظه بشریت همچنان جنایت های عراق و سکوت های عامدانه شورای امنیت را به منزله بخشی از عملکرد تاریک آن سازمان در زمینه حفظ صلح و امنیت بین المللی، در خاطر خود حفظ خواهد کرد.
سؤال | پاسخ | |
۱ | آیا تقابل ملت ایران با دولت آمریکا صرفا به پس از انقلاب اسلامی برمیگردد؟ |
مبارزه از زمان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آغاز شده و تا کنون ادامه دارد. |
۲ | ۱۶آذر با چه ویژگیهایی باید شناخته شود؟ |
۱۶ آذر متعلق به دانشجوى ضدآمریکا و ضدسلطه است. |
۳ |
مصادیق دشمنی دولت آمریکا علیه ملت ما چه بوده است؟ |
کمک به حرکتهای تروریستی، تصرف دارائی ایران کمک به صدام در جنگ با ایران، شلیک به هواپیمای مسافربری، اهانت به ملت ایران، تحریمهای همهجانبه. |
۴ | علت اصلی دشمنی دولت آمریکا با ملت ایران و جمهوری اسلامی چیست؟ |
یک: نفی سلطهپذیری، وابستگی سیاسی و سکولاریزم اخلاقی؛ دو: پافشاری ما بر هویت ملی و اسلامی، دفاع از مظلومان و فتح قلههای علمی |
۵ | علت بنیادین مقابله ما با دولت آمریکا چیست؟ |
طبق آیات قرآن پایبندی به ایمان بِالله و کفر به طاغوت واجب است و امروز طاغوت اعظم در دنیا آمریکاست. |
۶ | آیا رابطه با آمریکا خطر او را برای ما کم میکند؟ |
به دو دلیل خطر آمریکا را کم نمیکند. یک: آمریکا به عراق حمله کرد؛ در حالى که با هم رابطهى سیاسى داشتند. دو: رابطه، براى آمریکائىها، همیشه وسیلهاى براى نفوذ در قشرهاى مستعد مزدوری بوده است. |
۷ | چرا با آمریکا مذاکره نمیکنیم؟ |
مذاکره در سایهى تهدید و فشار و از موضع ابرقدرتی، مذاکره نیست. |
۸ |
بعد از این مدت مبارزه کدام کشور پیروز میدان بوده است؟ |
بقاء و پیشرفت انقلاب نشانهی پیروزی ملت ایران است؛ ارزشهای آمریکایی در دنیا افول کردهاند. |
۹ | آمریکا چه زمانی از دشمنی با ملت ایران دست خواهد برداشت؟ |
تا زمان تحقق اقتدار همهجانبهی سیاسی، اقتصادی و علمی ایران این دشمنی ادامه دارد. |
۱۰ | سرانجام مبارزهی تاریخی ملت ایران با دولت مستکبر آمریکا چه خواهد بود؟ |
سنتهای الهی پیروزی جبهه حق را تضمین میکند. |
سینمای اسلامی
به بهانه جنجال ها و فیلم های اخیر سینمای ایران
سخنانی از آیت الله العظمی امام خامنه ای در مورد سینما:
مىبینم که در محیط کار فرهنگى ما بهعنوان اسلام، کارِ خیلى کمى انجام مىگیرد. فرض بفرمایید وزارت ارشاد نمىآید اعلان کند که من مىخواهم «سینماى اسلامى» درست کنم! مگر ما از
چه خجالت مىکشیم؟! یک روز در این دنیا کسانى بودند که از گفتن «بسم اللّه» و از بردن نام اسلام، خجالت مىکشیدند؛ ما آمدیم اسلام را در دنیا سکّهى رایج و نرخ شاهعبّاسى کردیم. حالا خجالت بکشیم از اینکه بگوییم سینما و تئاتر اسلامى مىخواهیم؟! چرا اعلان نمىکنند؟ صریحاً بگویند که ما مىخواهیم سینمایمان را اسلامى کنیم. «سینماى اسلامى» یعنى چه؟ یعنى ما مىخواهیم محتواى این تکنیک، این قالب و این هنر را که از دیگران گرفتهایم مثل خیلى چیزهاى دیگر اسلامى کنیم. ما مىخواهیم از قالب این، هرچه را که با اسلام منافات دارد، حذف کنیم
. چه مانعى دارد این گفته شود؟! چرا گفته نمىشود که ما در هنرهاى نمایشىمان و در دانشگاه و در فلان برنامه، کارگردان مسلمان مىخواهیم؟! به این معنا تصریح شود که ما مىخواهیم کارگردان مسلمان، فیلمنامهنو
یس و بازیگر مسلمان درست کنیم و فضاى جامعه را اسلامى کنیم. چرا این تصریح نمىشود؟! چرا در محیط دانشگاه تصریح نمىشود که ما مىخواهیم دانشگاه را اسلامى کنیم؟! من چند سال قبل، این را مطرح کردم. البته اطّلاع دارم که آقایان جلساتى دارید؛ إن شاء اللّه که این جلسات به نتایج خوبى هم برسد. من مىگویم از اینکه شما بگویید «ما مىخواهیم دانشگاه، اسلامى باشد»، خجالت نکشید و از این نترسید. این، آن چیزى است که این ملت براى آن قیام کرده است و من و شما پوستهى رویى و ظاهر این ملت هستیم. ارادهى ما، فکر، گمان و روحیّات ما حاکى از اعماق عظیم قشرهاى این ملت نیست! قشرهاى ملت، همان کسانى هستند که این انقلاب را به وجود آوردند، این جنگ را اداره کردند و این همه شهید دادند. الآن هم حاضرند؛ اگر امتحانى پیش آید، همانطور شهید خواهند داد، کشته خواهند شد و گرسنگى خواهند کشید. مردم، مؤمنند.
بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان - 1388/02/27